رجزمـــــــ گرافیک اسلامی ـــــــویه

مگر می شود زندگی ما را به هم ریخته آفریده باشد، خدای دانه های انار؟!

۶ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

مهره ی سوخته

او پس از خروج از ایران عملا به صورت مهره ای سوخته درآمده بود که حتی ثروت افسانه ای که با حرص و ولع سیری ناپذیری سعی در جمع آوری آن ها کرده بود هم نتوانست برای او مامن و پناهگاهی بسازد و حتی با داشتن املاک فراوان در اروپا و آمریکا تا زمان مرگش روی آسایش را ندید و جابجایی های متعدد او بر وخامت روح وجسمش افزود .


مهره ی سوخته


برای دریافت اندازه اصلی تصویر بر روی آن کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مرتضی علیشاهی

پینوکیو!

خسته ام پینوکیو!
اینجا آدم ها دروغ های شاخ دار می گویند و دماغ درازشان را به راحتی جراحی پلاستیک می کنند !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی علیشاهی

میز

این روزها بر پشت میزی تکیه زده ام که عنوانی برایش نیست

البته همان بهتر ...

نه میز به آدمی وفا می کند نه مقام

قرار است در آینده ای نه چندان دور برچسب معاونت به آن بخورد .

خوب است انسان رئیس نفس سرکشش باشد ، معاونت که عددی نیست ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مرتضی علیشاهی

حر

حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد

خلاص از قفس وعده و وعیدت کرد


سیاه بود و سیاهی هرآنچه می دیدی

تو را سپرد به آیینه،رو سپیدت کرد


چه گفت با تو در آن لحظه های تشنه حسین؟

کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد


به دست و پای تو بار چه قفل ها که نبود

حسین آمد و سرشار از کلیدت کرد


جنون تو را به مریدت رساند ناگاهان

عجب تشرف سبزی ! جنون مریدت کرد


نصیب هرکس و ناکس نمی شود این بخت

قرار بود بمیری خدا شهیدت کرد


نه پیشوند و نه پسوند ، حر حری تو

حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد


||مرتضی امیری اسفندقه ||

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مرتضی علیشاهی

رنگین کمان

این روزها، یک رنگ که باشی چشم ها را می زنی! خسته می شوند از رنگ تکراری ات. این روزها دوره ی رنگین کمان هاست …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مرتضی علیشاهی

و چراغی دیگر خاموش می شود ...




و عالمی دیگر می رود و چراغی دیگر خاموش می شود ...

تا کی و کجا عبد عبیدی چنان رشد کند،تا چراغی دیگر بیافروزد ...

شادی روحش صلوات

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مرتضی علیشاهی